مقالات

ضرورت داشتن آدرس واقعی

سلامت روانی

تصور کنید وارد شهر جدیدی شدید که برایتان ناشناخته است و دنبال آدرسی می‌گردید، از آنجایی‌ که جایی را نمی‌شناسید، تصمیم می‌گیرید از اولین فرد بومی که دیدید آدرس را بپرسید. اگر آن فرد و چند بومی دیگر، مسیر درست را به شما نشان ندهد چه فکری درباره مردم آن شهر می‌کنید؟

وقتی نوزادی به دنیا می‌آید، وارد دنیای ناشناخته‌ای می‌شود که گویی در برابر شناختن آن ناتوان است. تا ماه‌ها و سال‌ها به کمک والدین خود غذا می‌خورد، دست­شویی می‌رود و آرام‌آرام یاد می‌گیرد راه برود. او آن‌قدر ناتوان است که برای زنده­ماندن در این دنیای جدید، به مراقبین اولیه خود یا همان پدر و مادر نیازمند است. حال به مثال اول برمی‌گردیم، اگر پدر و مادر به‌عنوان افرادی که سال‌ها در این دنیای جدید زندگی می‌کردند، آدرس درستی به نوزاد و کودک خود ندهند چه اتفاقی می‌افتد؟

خانواده، به عنوان اصلی‌ترین بنیان جامعه محلی است که افراد پس از تولد اولین نقش‌های اجتماعی را در آن تجربه کرده و می‌پذیرند. خانواده یک فرد اصلی‌ترین نقش را در شیوه‌ی تفکر و سلامت روان و عاطفه او در تمام طول زندگی‌اش دارد. چنانچه خانواده نیازهای اساسی فرزند را برآورده نموده و فضای آرام و سالمی را برای رشد و پرورش او تأمین کند، کودک از سلامت روانی بالایی برخوردار بوده و در تمام طول زندگی خود از تأثیرات مثبت آن بهره خواهد بود.
و برعکس اگر خانواده به عنوان اولین محل رشد، بنیان سست و ناامنی برای کودک داشته و نیازهای روانی و عاطفی کودک را به صورت سالم برآورده نکند، این امر در تمام زمینه‌های زندگی او تأثیر منفی داشته و اثرات منفی آن تمام جوانب زندگی او را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

یکی از تکالیفی که والدین باید در سال اول زندگی برای نوزاد انجام دهند، این است که از این دنیای ناشناخته، تصویر دنیایی امن و مورد اعتماد برای کودک بسازند. اگر نوزاد نتواند رفتار والدین و دنیای اطرافش را پیش‌بینی کند، نسبت به این دنیا بی‌اعتماد می‌شود. گویی در شهری گیر افتاده که هیچ‌کس آدرس درست را به او نشان نمی‌دهد.

درواقع این اولین رابطه­ های نوزاد با جهان پیرامون خودش است که از او انسانی صاحب ذهن و دنیای درون روانی می‌سازد که بدون این رابطه به اصلاح دل‌بستگی محور نوزاد نمی‌تواند ذهنی منسجم داشته باشد.

اگر نوزاد و کودک ذهنی منسجم درباره خود و این دنیا و دیگران نداشته باشد، چه می‌شود؟

اینجاست که مفهوم سلامت روان هر فرد مطرح می‌شود. درواقع هر فرد باید آدرسی تقریباً مطابق با واقعیت دنیای بیرون از خود و دیگری داشته باشد.

سلامت روان بر نحوه­ی تفکر، احساس و عملکرد کودکان تأثیر می‌گذارد. مراقبت از سلامت روان به همان اندازه اهمیت دارد که داشتن بدن سالم در کودکان حائز اهمیت است و در این رابطه والدین نقش مهمی در سلامت روان فرزند خوددارند چراکه آن‌ها می‌توانند باکارهایی که می‌گویند و انجام می‌دهند و از طریق محیطی که در خانه ایجاد می‌کنند، سلامت روانی کودکان خود را ارتقا بخشند.

همچنین می‌توانند در مورد علائم اولیه مشکلات سلامت روان اطلاعات کسب کرده و بدانند که برای کمک به کجا مراجعه کنند.

سلامت روان در دوران کودکی به معنای دستیابی به نقاط عطف رشد و پیشرفت و یادگیری مهارت‌های اجتماعی سالم و چگونگی کنار آمدن با مشکلات است. كودكان سالم ازنظر رواني كيفيت زندگي مناسبی دارند و می‌توانند در خانه، مدرسه و اجتماع به‌خوبی عمل كنند.

اختلالات روانی در میان کودکان در سنین مدرسه با تغییرات جدی در نحوه یادگیری،  نحوه رفتار یا بروز احساسات نمایان می‌شود که باعث پریشانی و اضطراب می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *